رشد جوانه ها بر شاخسار شعر گویشی
زهرا خسروی-گویش های محلی همواره سرمایه های ارزشمند و اندوخته ای گران بها هستند که با دایره واژگان و قدرت ادبی وسیله ای برای انتقال فرهنگ و اندیشه هر قوم و منطقه محسوب می شوند، واژگانی که بسیاری از آن ها معادل فارسی ندارند.
در این بین تعدادی از شاعران خطه کویری خراسان جنوبی با گشودن فصل جدیدی در دفتر شعر استان و سرودن ابیاتی با گویش بیرجندی سعی در حفظ و ماندگاری فرهنگ، آداب و رسوم، سنت ها، ضرب المثل های بومی و... این منطقه کرده اند.
ضرورت حفظ گویش
یکی از شاعران فعال در عرصه شعر گویشی معتقد است: ارتباطات و تکنولوژی های عصر جدید نه تنها گویش ها که زبان های اصلی امروز را زیر سیطره برده و در این بین گویش های مختلف از همه مظلوم تر مورد هجوم قرار گرفته اند بنابراین حفظ زبان، باورها و گویش ها ضروری است.
«اشراقی» هرچند سال هاست در تهران سکونت دارد اما در زمینه شعر گویشی بیرجند فعال است و دلیل این کار را ضرورت آشنایی نسل جدید با این نوع اشعار بیان می کند چون بسیاری از آن ها حتی معنی کلمات را هم نمی دانند و برای اولین بار می شنوند.
وی اضافه می کند: بسیاری از افراد در هر شهر و مکانی که باشند روی لهجه خود تعصب دارند و با گویش خود سخن می گویند اما در بیرجند این طور نیست و گاه در برخی رسانه ها و فضاهای مجازی به عنوان ابزار تمسخرآمیز از این گویش استفاده می شود هرچند این موضوع در اشعار کمتر دیده شده است. وی با این که اشعارش در قالب طنز است اما هیچ گاه زبان را به تمسخر نگرفته است بلکه موضوعات طنز را با گویش بیرجندی انتخاب می کند چرا که نوعی جاذبه است و نسل جوان نیاز به جاذبه دارد. وی ادامه می دهد: باید روابط اجتماعی موجود در جامعه را در قالب شعر بیان کرد و با زبان مردم کوچه و بازار سخن گفت، اگر شعر به هر زبانی فارغ از دل مشغولی های جامعه بیان شود چندان مورد اقبال قرار نمی گیرد.
این شاعر با تاکید بر این که بسیاری از واژگان در زبان گویشی معادل فارسی ندارد، یکی از موارد موثر در فرهنگ و اشعار گویشی خراسان جنوبی را برگزاری جلسات و کلاس های دانشجویی و هدایت پایان نامه ها به این سمت می داند و اضافه می کند: هرچند به این مسئله زیاد خوش بین نیستم چون سیر و حرکت این عصر و روابط اجتماعی آن تغییر کرده و نه تنها گویش ها بلکه زبان فارسی هم در حال تحلیل رفتن است بنابراین باید خیلی در این زمینه کار کرد.
فصل شکوفایی
به گفته وی، قبل از این شعر گویشی سال ها فراموش شده بود اما با همکاری روزنامه ها و نهادهای فرهنگی دوباره شکوفا شد و شاید چند سال قبل اشعار گویشی استان منحصر به محفل های خصوصی بود اما 8 سال است که رونق گرفته و تعداد افرادی که از روی علاقه به شعر گویشی روی آورده اند نسبت به گذشته بیشتر شده است.
او که طنز را دستاویزی برای آشنا کردن مردم با شعر گویشی می داند می افزاید: هر محتوا و مضمونی مانند عاشقانه، اجتماعی، انتقادی و... را می توان در قالب شعر محلی یا گویشی سرود.
وی یکی از دلایل چاپ نشدن آثارش را انتقادی بودن برخی اشعار بیان می کند چون ممکن است خوشایند برخی نباشد البته این را هم اضافه می کند: منتقد فردی هستم که مردم را فراموش کند.
وی در یکی از اشعار خود به گویش بیرجندی این طور سروده است .
گفتم اول کِنه که در مزنه / نصف شو ورسرامو سرمزنه / یَکه گف آشنا، بیایی دمِ در / ورخوگَردی کهِ دِیرشو، زوتر / دیدم آخرکه در سِرا واشو / پنج شیش تا فرشته پیدا شو... / گفتن از مردمون بیرجند نیای / زوتره ورخزی از اینجه بری / مرگ خور پیش چش خو دیدوم / آخر از خَو خو ور درزگیدم
فراموشی شعر گویشی
دیگر شاعر استان که 30 سال در زمینه شعر گویشی فعالیت دارد، یکی از دلایل روی آوردن به شعر گویشی را فراموشی آن عنوان می کند و می گوید: بسیاری از نسل جوان معنی بیشتر کلمات را نمی دانند چون از بین رفته است.
«عبدالغفور عظیمی» هرچند هنوز اشعارش را به چاپ نرسانده است، اما آن ها را به وسیله فضای مجازی منتشر و اقبال عمومی به آن را مطلوب ارزیابی می کند. وی می افزاید : هدفش از سرودن اشعار گویشی حفظ اصطلاحات گویشی و آداب و رسوم منطقه بود اما کم کم آثارش جنبه طنز گرفت و به بیان مسائل اجتماعی و گاه سیاسی در قالب اشعار گویشی پرداخت. به گفته وی، سالانه یک همایش شعر گویشی در استان برگزار می شود اما کافی نیست چون اصطلاحات گویشی در تمام شعرها رو به فراموشی است بنابراین باید حمایت ها از شعرا و اشعار گویشی بیشتر و پررنگ تر باشد.
به نظر وی، اگر شاعران گویشی استان شناسایی و سامان دهی شوند و دعوت در همایش ها و برنامه ها محدود به یک نفر نباشد و جایی برای نقد اشعار وجود داشته باشد، بر رشد و شکوفایی شعر تاثیر بیشتری خواهد داشت، چراکه برخی مواقع اشتباهاتی در اشعار دیده می شود، البته فضای مجازی به ویژه گروه تخصصی کانون هنرمندان در به اشتراک گذاشتن تجربیات به ویژه بداهه سرایی موثر و موجب رشد است.
کارشناس ادبیات و عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند هم شعر گویشی را همان گویش و زبان مادری هر منطقه عنوان می کند و می گوید: این شعر می تواند تمام مفاهیم حوزه های مختلف زندگی را بازگو کند.
دکتر «زنگویی» زبان گویشی را مانند شیر مادر می داند که افراد را در مقابل بسیاری از بیماری ها واکسینه می کند، بنابراین فردی که گویش را در قالب گفتاری و شعر فراموش کند بسیاری از ارزش های فرهنگی را از دست می دهد چون شعر گویشی عصاره فرهنگ مردم هر منطقه است.
وی با مثالی توضیح می دهد: شعر «دروِ» مرحوم معاضدی در حقیقت یک دایره المعارف از مجموعه دانش ها، کنش ها و باورهایی است که در شغل دروگری وجود دارد، یعنی اگر فردی خارج از حوزه خراسان جنوبی شعر «درو» را بخواند با تمام آداب و رسوم، حرکات، فعالیت ها، اسباب، ابزار و... مربوط به درو آشنا می شود. به نظر وی، شعر گویشی توانمند است در صورتی که توسط افراد اهل آن زبان و منطقه سروده شود و به تصویرگری زوایای پنهان زندگی مردم بپردازد، شعر معاضدی را این گونه می داند، هرچند شعرای دیگری مانند بهدانی، آذری و... به تازگی وارد این حوزه شده اند و کمک خوبی به فرهنگ ما خواهند کرد.
وضعیت رو به بهبود
وی وضعیت کنونی شعر گویشی را نسبت به گذشته بهتر می داند به این دلیل که سال 1210 یا 1211 شمسی فقط 200 بیت شعر گویشی در «نصاب صبوحی» دیده می شود و در دهه های بعد هم تنها سه مصرع شعر گویشی در دیوان نزاری وجود دارد که به دلیل جابه جایی، تحریف یا گذشت زمان ناخواناست و مفهوم آن درک نمی شود.
وی اضافه می کند: با توجه به پیشرفت زبان و با گذشت زمان، شعر و زبان گویشی رشد بیشتری داشته طوری که امروزه بیشتر نقاط استان مانند فردوس، قاین، سرایان، درمیان و بیرجند شاعر گویشی دارد و توجه مردم به قدرت شعر و توانمندی شعر گویشی در حفظ ارزش ها و بیان مسائل؛ ذخیره، حفظ و توسعه واژگانی زبان فارسی را نشان می دهد. به نظر وی، هرچند اقبال شاعران به اشعار گویشی نسبت به دهه های قبل بیشتر شده اما کافی نیست و نیازمند توجه و اقبال بیشتر و حضور شاعران و سرودن اشعار در مجامع، برنامه های مختلف، برگزاری سمینارها و... است تا جای خود را بیشتر و بهتر باز کند. وی با توجه به شیب تصاعدی شعر گویشی از دهه های گذشته تاکنون آینده شعر گویشی را مطلوب ارزیابی می کند هرچند ممکن است زبان های معیار اجازه ندهد. وی معتقد است تا خانواده و معلم ها به ضرورت و اهمیت فرهنگ بومی هر منطقه شامل آداب و رسوم، گفتار و گویش توجه نکنند و ندانند چه ارزش هایی در قالب این زبان منتقل می شود و چه قابلیت ها و ظرفیت های زبانی دارد و در صورت فراموشی چه دستاوردها و رهاوردهای فرهنگی از دست می رود به جایی نخواهیم رسید و تا زمانی که این گویش وارد کسب و کار نشود به جایگاه مطلوب خود نخواهد رسید.