فرخ نژاد-بزم نواختن موسیقی ناب جنگل سپیدارهای روستای «خوان» آن هنگام که باد با هیاهو در میان درختان به چرخش در می آید بیش از پیش رونق می گیرد و باید ساعتی مهمان این بزم باشی تا با گوش دادن به این موسیقی ناب طبیعی به آرامش دست یابی. آن زمان هم که هوا آرام است می توانی در بزم موسیقی گنجشکان و بلبلان بر روی شاخسار سپیدارها بنشینی و ذهن و دل متلاطم را با این نواهای دلنشین و گوش نواز به آرامش برسانی.
سایه سار این درختان که سال هاست دست در دست هم گذاشته و سایه بان هایی در ورودی روستا و کوچه باغ ها برای رهگذران و اهالی ساخته است بهترین فضا برای نشستن، آرمیدن و لذت بردن از موسیقی ناب طبیعت است.
اما حدود یک سال است که عده ای سوداگر و دلال با تبر طمع به جان درختان بلند قامت «خوان» افتاده اند و می خواهند جنگل سپیدارهای این روستا را به خرمنی از سر بریده این درختان تبدیل کنند. هرچند تاکنون باغ های زیادی به این سرنوشت دچار شده اند اما اگر مسئولان چاره ای برای مقابله با این مشکل نیندیشند آن طور که ساکنان و اهالی روستا می گویند تا دو سال دیگر خبری از سپیدارهای روستای «خوان» نخواهد بود. اگر مسئولان امر دیر بجنبند دیگر از چند هزار اصله درختی که ریشه در جان روستا دارند چیزی باقی نمی ماند و طبیعت سرسبز روستا دستخوش سوداگرانی می شود که جیب طمع از این بابت برای خود دوخته اند. اهالی همه نگرانند از خرید و فروش چوب سپیدارهایی که دیگر از سودآوری به سوداگری مبدل شده است. این دلواپسی فقط مربوط به اهالی خوان نمی شود بلکه دوستداران طبیعت هم از این بابت مکدر و ناراحتند.
سوداگران مشغول به خویش
دو ساعتی از نیمه روز گذشته است و اهالی خوان هم به پذیرایی از مهمانانی مشغولند که از نزدیک برای بررسی مشکلات و شنیدن درد دل اهالی به خوان آمده اند اما دلالان و سوداگران چوب های درختان سپیدار به کار خویش مشغول هستند.
نیسانی هم پر از تنه های بریده درختان سپیدار و آماده رفتن به مقصد است اما اهالی بی خبر از این که چوب ها به کجا می رود و چه سرنوشتی در انتظار آن هاست.
اهالی از این که برخی از صاحبان باغ ها چوب حراج به طبیعت روستا زده اند نگرانند و گلایه دارند اما چون این باغ ها شخصی است کسی هم نمی تواند معترض شود و حرف بزند.
یکی از اهالی روستا می گوید: قطع درختان سپیدار از حالت سودآوری به سوداگری تبدیل شده است طوری که عده ای با قیمت ناچیزی آن را از اهالی می خرند و سپس با اره به جان درختان می افتند و بعد هم معلوم نیست این چوب ها را به کجا می برند.
او با اشاره به نیسانی که پر از چوب های قطع شده سپیدار است می افزاید: این نمونه کوچکی از تاراج این ذخیره طبیعی روستاست و هر روز این اتفاق رخ می دهد. او که از این بابت خیلی نگران است ادامه می دهد: اگر روند قطع درختان سپیدار به همین منوال ادامه یابد دو سال دیگر از سپیدارهای «خوان» که در کشور زبانزد خاص و عام است خبری نخواهد بود.
وی خاص بودن درختان سپیدار خوان را به لحاظ نوع بافت و قامت آن ها می داند که در کشور در نوع خود بی نظیر و تک است.
20 هکتار زیرکشت سپیدار
یکی از دوستداران طبیعت هم از این که حدود چندین هزار اصله درخت سپیدار «خوان» در حال از بین رفتن است ابراز نگرانی می کند و می گوید: این درختان در سطح حدود 20 هکتار از زمین های زراعی و باغی روستا به چشم می خورد.
او هم اطلاع درستی از این که چوب درختان «خوان» را به کجا می برند ندارد اما براساس گفته های دیگران می گوید که چوب ها را به آمل که خود سرزمین چوب است و همچنین معادن زغال سنگ طبس می برند، برخی هم می گویند آن ها را به مرکز استان حمل می کنند و از آن پالت و جعبه می سازند. به گفته او سال گذشته از باغ های یکی از اهالی 10 هزار اصله درخت را به قیمت هر سانتی متر هزار تومان خریدند اما خود دلالان و سوداگران هر سانتی متر را 2 هزار و 500 تومان می فروشند که ارزش افزوده آن به دلالان برمی گردد. بنا به اطلاعات این دوستدار طبیعت درگذشته تنها استفاده ای که از چوب درختان سپیدار می شد برای سقف خانه های روستا و نقاط اطراف بود زیرا موریانه این نوع چوب را نمی خورد اما اکنون به دلیل جنبه صادراتی آن جولان دلالان هم در این عرصه زیاد شده است. مهم ترین مسئله هم این است که با قطع درختان سپیدار، روستا زیبایی اش را از دست می دهد و لازم است مسئولان و متولیان امر در این زمینه با دلالان و واسطه ها برخورد کنند.
برخی هم که از موضوع خیلی نگرانند با جهاد کشاورزی درمیان تماس گرفته و گلایه کرده اند که مسئولان این مدیریت پاسخ دادند چون درختان شخصی و غیر مثمر است نمی توان با مالکان برخورد کرد.
قلع وقمع ادامه دارد
رئیس شورای اسلامی «خوان » هم به لرزه ای که سوداگران چوب با قلع و قمع درختان سپیدار به جان برخی اهالی انداخته اند اشاره می کند و می گوید: هر چند نسبت به سال گذشته قطع درختان در این روستا کمتر شده است اما هنوز هم این روند ادامه دارد.
به گفته وی برخی از سپیدارها به دلیل استمرار خشکسالی ها و بارندگی کم دچار آفت کرم خراط شده اند که باید نسبت به قطع این درختان اقدام شود زیرا اگر این کار را نکنند این آفت به دیگر درختان هم سرایت می کند اما صاحبان درختان نباید اجازه دهند که سوداگران چوب به جان درختان بیفتند و طبیعت روستا را از بین ببرند.
به گفته وی درختانی که آفت زده اند اگر قطع شود پاجوش هایی که از کنار آن ها می روید بعد از آن می تواند خیلی قوی و سالم تر از درختان فعلی رشد کند.
وی که نگران از بین رفتن اکولوژی روستا با قلع و قمع درختان سپیدار است از مسئولان و متولیان امر می خواهد برای افرادی که می خواهند نسبت به قطع درختان خود اقدام کنند مجوز صادر شود تا به این راحتی برخی نتوانند طبیعت روستا را تخریب کنند.
وی که این مشکل و نگرانی اهالی «خوان» را به گوش مسئولان جهاد کشاورزی درمیان رسانده است می افزاید: پاسخ این مدیریت هم این است که چون درختان شخصی و غیر مثمر است جهاد کشاورزی نمی تواند برای قطع آن با صاحبان آن ها برخورد کند.
به علاوه اگر از چوب این درختان در معادن زغال سنگ استفاده می شود به طورحتم جایگزینی برای آن وجود دارد که باید مسئولان در این زمینه هم چاره اندیشی کنند. به گفته وی در گذشته تنها استفاده چوب درختان سپیدار به عنوان یکی از مصالح ساختمانی برای سقف خانه های روستا و روستاهای اطراف بود زیرا موریانه این نوع چوب را نمی خورد.
به گفته وی چون در روزهای تعطیل به ویژه فصل تابستان 200 تا 300 گردشگر برای تفریح و لذت بردن از طبیعت خوان به این روستا سفر می کنند حیف است که طبیعت روستا با قطع درختان سپیدار از بین برود. روزنامه «خراسان جنوبی» 17 آذر سال گذشته نیز در گزارشی با عنوان «پایان مبهم سپیدارهای بر زمین افتاده خوان» به مشکل این روستا پرداخت.
دراین گزارش آمده بود مدتی است که عده ای تبر به دست گرفته و کمر به قطع این سپیدارها بسته اند و سپیداران برخی از باغ ها را از ریز و درشت به زیر تیغ برده اند. اما معلوم نیست که اره به دستان چرا این نقطه و سپیداران این روستا را هدف گرفته اند. داستان قطع درختان سپیدار «خوان» معمایی است که برخی از اهالی هم در حل آن مانده و نمی دانند چرا عده ای مدتی است به این روستا رفت و آمد دارند و به جان باغ های سپیدار افتاده اند.
خریدارانی از شمال
اهالی هم می گفتند: خریداران چوب از خطه شمال بوده و از معدن چوب به این روستا آمده اند.
عده ای هم بیان می کردند: آفت به جان این درختان افتاده و بهتر است که آن ها را به دم تیغ داد زیرا بقیه درختان روستا را آلوده می کنند.
برخی هم مدعی بودند این جا کوهستانی است و زمین برای کشاورزی نیست پس بهتر است این درختان بریده شود و به جای آن ها محصولی مانند زرشک که خریدار دارد کاشت شود. نکته ای جالب و قابل تامل در مورد خوان که دراین گزارش به آن اشاره شد این بود که این روزها پا به هر نقطه روستایی از خراسان جنوبی که بگذاری فریاد بی آبی آن گوش فلک را کر کرده است اما «خوان» چون درکوهسار واقع شده به درد بی آبی مبتلا نیست ولی زمین برای زیرکشت بردن ندارد و برخی از اهالی هم برای این که باغ های سپیدار را به زیرکشت ببرند اقدام به قطع درختان کرده اند.
در آن گزارش هم عده ای از اهالی می گفتند درختان سپیدار باغ ها را می برند و در منطقه کرمان و طبس در معادن زغال سنگ به عنوان داربست استفاده می کنند. این درحالی است که برخی حتی از قیمت خرید اطلاع دقیقی نداشته اما از خریداران چوب خواسته اند که درختان آن ها را قطع کنند.
یکی از اهالی که چند باغ خود را به تیغ چوب بران داده بود گفت: هر کیلوگرم چوب را 250 تومان و هزار سانت آن را هزار تومان فروخته است.
قصه به کجا برمی گردد
دهیار «خوان» هم در مورد قصه سپیدارهای «خوان» این طور گفت: چند وقت قبل عده ای آمدند و خانه ای در روستا اجاره کردند و حدود 20 روز هیچ اقدامی نمی کردند و فقط در حال وارسی باغ ها و درختان سپیدار بودند. بعد که مردم و مسئولان روستا دلیل حضورشان را در روستا جویا شدند گفتند: باغ سپیداری را از یکی از اهالی خریده ایم و منتظریم از شرکتی طلب خود را بگیریم تا بتوانیم هزینه درختان خریداری شده را بپردازیم زیرا تا هزینه را نپردازیم آن فرد اجازه بریدن درختان را نمی دهد.
بعد از مدتی پول فردی که درختان سپیدار او را خریده بودند را پرداختند و شروع کردند به قطع درختان.
در مدتی که در روستا حضور داشتند عده دیگری از اهالی «خوان» هم فریب این گروه را خوردند و قطع درختان سپیدار خود را به آن ها واگذار کردند که گویا هنوز پولی هم به آن ها پرداخت نشده زیرا این افراد رفته اند و هیچ خبری از آن ها نیست.
«حرمتی» موضوع جالب در مورد این گروه را این طور اظهار کرد که این گروه از شمال کشور که معدن چوب است به روستای خوان آمده و اقدام به خرید و قطع درختان سپیدار با قیمت بسیار پایین کرده اند.
به علاوه چون ملک شخصی افراد بود که صاحبان آن اقدام به فروش درختان کردند منابع طبیعی و جهاد کشاورزی هم گفتند هیچ کاری از دست آن ها ساخته نیست اما جالب تر این که اگر آن ها قصد تخریب سیمای طبیعی این روستا که تمام زیبایی آن به خاطر سپیدارهای آن هاست و در فصول مختلف همه برای لذت بردن از طبیعت این روستا به خوان می آیند نداشتند چرا زمان قطع درختان حتی درختانی که قطر آن ها خیلی کم و به اندازه یک قلم بیشتر نبوده است را هم بریده اند. نکته قابل تامل این است که افرادی هم که اقدام به قطع درختان یا به اصطلاح تغییر کاربری باغ های سپیدار کرده اند به این پول هیچ نیازی نداشتند زیرا از تمکن مالی لازم برخوردارند.
او هم اطلاع نداشت که چوب ها را به کجا منتقل کرده اند اما این مسئله را که زمین برای کشاورزی در خوان موجود نیست قبول نداشت و گفت: زمین های خالی زیادی برای کشاورزی در خوان وجود دارد که اهالی می توانند آن را زیرکشت ببرند.
به علاوه در گذشته چون از چوب این درختان به عنوان مصالح ساختمانی به ویژه برای سقف خانه ها استفاده می شد درختان سپیدار زیادی هم می کاشتند اما اکنون چون مصالح جدید آمده کمتر کسی از چوب در سقف خانه های روستایی استفاده می کند.
دهیار به این موضوع هم اشاره دارد که این روستا جزو روستاهای هدف گردشگری است و دهیاری اقدام به ایجاد سایت گردشگری در خوان کرده و تاکنون هم برای زیرساخت های لازم مانند نصب آلاچیق، احداث سرویس بهداشتی و... 20 میلیون تومان هزینه کرده است. به گفته «حرمتی» حدود 5 میلیون تومان دیگر هم نیاز است تا این سایت گردشگری کامل شود.
به علاوه استقبال گردشگران از این روستا به حدی است که آموزش و پرورش در این روستا دو سوئیت دارد که هر دو همیشه رزرو است و در فصل گرما روزی نیست که شاهد حضور گردشگران در خوان نباشیم.
روستای خوان در 85 کیلومتری مرکز استان، 95 کیلومتری شهرستان درمیان و 22 کیلومتری مرکز بخش قهستان با 120 خانوار جمعیت وجود دارد.