رنجبر – صدای گریه اش راهروی بیمارستان را پر کرده است.
روی دستانش آثاری از سوختگی دیده می شود و کودک همچنان به گریه اش ادامه می دهد. چند پرستار بر زخمش مرهم می گذارند و سعی می کنند تا بلکه بتوانند ساکتش کنند آثار سوختگی آن قدر عمیق است که دل هر بیننده ای را به درد می آورد اما وقتی در مورد علت سوختگی سوال می شود هر یک از همراهان کودک به نوعی طفره می روند و حقیقت را به زبان نمی آورند.
این روزها بسیارند کودکانی که بر اثر اهمال کاری برخی والدین و به دلیل مصرف مواد، اختلافات خانوادگی و... دچار حوادثی ناگوار می شوند.
ماجرای کودک آزاری داستانی تازه نیست و زخمی عمیق تا عمق جان دارد و باز هم تکرار می شود و خراسان جنوبی هم از این آسیب جان به در نبرده است و همواره در رتبه های ابتدایی جدول کودک آزاری کشور قرار داشته است. حالا هم به طور معمول و به گفته یک مسئول آگاه هر ماه بیش از 80 دفعه از وقوع آن گزارش داریم.
دومین آسیب اجتماعی استان
معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی کودک آزاری را دومین آسیب اجتماعی در استان می داند و می گوید: با این وجود رتبه استان از نظر کودک آزاری در کشور مشخص نیست و تاکنون هم اعلام نشده است.
به گفته «موهبتی» این موضوع در شش ماهه نخست امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل 5 صدم درصد با افزایش روبه رو بوده است اما نسبت به سال 94 کاهش چشمگیری دارد.
وی ادامه می دهد: به طور متوسط در هر ماه 81 مورد کودک آزاری در استان به مراکز اورژانس اجتماعی گزارش داده می شود.
وی توضیح می دهد: بیشترین اختلالات در کودکان به صورت رفتاری، روحی، بیماری ها و معلولیت های جسمی، فرار از منزل، اقدام به خودکشی، ترک تحصیل، اعتیاد به مصرف مواد مخدر، رفتارهای ضد اجتماعی و ضعف در عملکرد تحصیلی در استان مشاهده شده است.
وی دلایل متعددی از جمله اعتیاد، عقب ماندگی ذهنی، بیکاری و مشکلات اقتصادی، شخصیت پرخاشگرانه و حتی مهاجرت از روستاها به شهر را علت کودک آزاری توسط برخی والدین و اطرافیان می داند و اظهار می کند: کودک آزاری نوعی رفتار است که رفاه و سلامت روانی و جسمی کودک را در معرض تهدید قرار می دهد یا به سلامت، حیات، رشد و عزت نفس کودک لطمه می زند.
وی انواع کودک آزاری را جسمی، عاطفی، غفلت و مسامحه با مصادیق سوزاندن، لگد زدن، پرت کردن و کتک زدن بیان می کند.
خشونت، تحریک یا تماس جنسی، تحقیر کردن، ایجاد رعب و وحشت، سرپرستی نادرست و غفلت از نیازهای عاطفی، حمایتی و پزشکی از دیگر موارد کودک آزاری است که وی به آن اشاره می کند.وی مداخلات اجتماعی، تقویت برنامه ها، برنامه ریزی برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان، مداخله و آموزش خانواده ها از طریق تعاملات و ارتباطات مناسب، تاب آوری والدین، فرزند پروری پویا و سازنده، بالا بردن سطح دسترسی به خدمات اجتماعی، اشتغال والدین، تقویت برنامه های ستاد مبارزه با مواد مخدر، اطلاع رسانی درباره پیامدها و عواقب کودک آزاری به عنوان اهرم بازدارنده، پیشگیرانه و اشتغال زایی و توانمند سازی خانواده ها را از راهکارهای پیشگیری از کودک آزاری نام می برد.
کتک با کمربند
اگر پای صحبت افرادی که از نزدیک این ماجراها را در کسوت مددکار لمس کرده اند هم بنشینی درد و اندوه به خوبی در عمق چشمانشان دیده می شود. وقتی با تماس مسئولان اورژانس بیمارستان امام رضا (ع) با مادری که به شدت فرزندش را با کمربند و حتی کیف دستی اش کتک زده بود مواجه شد و فهمید پدر معلولش فقط اشک می ریخته و نمی توانسته مانع کتک زدن مادر شود، این موضوع جز غم و درد چیز دیگری برایش نداشت، البته بعد از مدتی حکم انتقال بچه به مرکز نگهداری کودکان بدسرپرست بهزیستی را به دلیل صلاحیت نداشتن والدین گرفت.
«زیرکی مقدم» که به گفته خودش بارها از طرف افراد آسیب دیده مورد فحاشی و حتی حمله قرار گرفته است می گوید: به افراد آسیب دیده اجتماعی حق می دهم چون در شرایط بحرانی قرار دارند و این وظیفه ما به عنوان یک مددکار اجتماعی است که بتوانیم آرامش این گونه افراد را برقرار کنیم.
دلش جامعه ای سالم و بدون تنش می خواهد وقتی از کودک آزاری صحبت می کند در حالی که بیشترین آمار آسیب های اجتماعی را در بیرجند همین موضوع به خود اختصاص داده است.
برگشت به زندگی
«مویدی» هم می گوید: سال ها پیش گزارشی مبنی بر زندگی سه پسر بچه 5تا 11ساله در آلونکی در روستایی نزدیک بیرجند به دستمان رسید.
وقتی به محل اعزام شدیم و پرده آلونک را که در یک بیابان بدون هیچ امکاناتی برای زندگی قرار داشت بالا زدیم سه پسر کوچک به همراه سه سگ خوابیده بودند و هر یک از ترس به گوشه ای فرار کردند.
چند روز به محل سر می زدیم تا بچه ها را از آن وضعیت نجات بدهیم اما موفق نمی شدیم وگویا همسایه ها غذا و آب برای بچه ها می آوردند و بعد از سه روز با حضور مادرشان درآلونک مواجه شدیم که به بچه ها گفت فرار کنند.
بچه ها هر کدام به سمتی فرار کردند و موفق شدیم یکی از آن ها را داخل ماشین ببریم در حالی که مادر، یکی از کودکان را هم محکم در آغوش گرفته بود و دیگری به سمت جاده در حال فرار بود.
صحنه بسیار غم انگیز بود، مادر می ترسید بچه هایش را از او جدا کنیم و به سمت ماشین 123سنگ پرتاب می کرد، برای همین از 110کمک گرفتیم اما بعد از ساعتی توانستم او را در آغوش بگیرم وآرام شد و به وی اطمینان دادم که برای کمک به آن ها آن جا هستیم.
سوختگی کودک 7ساله
«آخوندی» هم یکی از مددکاران است که به خاطر دارد کودک 7ساله ای را که مدتی پیش به واسطه پیک نیک دچار سوختگی شده بود و این موضوع نتیجه اهمال کاری مادر و خاله اش بود اما آن ها هر دو اعتیاد داشتند و هنگام نشئگی از کودک غافل شده بودند.
مدتی بعد با اطلاع اورژانس بیمارستان امام رضا (ع) شاهد سوختگی شدید همان کودک با آب جوش بودیم و باز هم با مقاومت مادر و خاله اش مواجه شدیم و کودک پس از 4ماه بستری در بیمارستان به مراکز بهزیستی تحویل داده شد.