سال هاست که هنرمندان خراسان جنوبی؛ دیگر از سر عشق بر تار و پود دست بافته های خویش گره نمی زنند و تعداد زیادی به دلیل این که بازار چندان رونقی ندارد دارهای این هنر 600 ساله استان را برچیده و به کارهای دیگری روی آورده اند در مقابل نیز برخی ها از اجبار هنوز فرش می بافند.
چرا هنری که زمانی رزق و روزی خانواده های بسیاری از این محل تامین می شد باید به این حال و روز بیفتد، دارها برچیده و رنگرزی ها تعطیل شود و کسبه از کار بیکار شوند؟ چرا بازار فرش به دوران اقتدارش باز نمی گردد؟ دلایل آن را باید در کجا جست و جو کرد و از چه فردی پاسخ گرفت؟
آن طور که برخی از خبرگان و دست اندرکاران این هنر آمیخته با گوشت و خون مردمان خراسان جنوبی می گویند، از دست دادن بازارهای صادراتی سبب شده است تا این هنر نتواند رونق گذشته اش را باز یابد.
برای این که خراسان جنوبی بتواند همانند گذشته مقتدرانه بازارهای خارجی را به قبضه خود درآورد، لازم است طرح و نقشی نو در انداخته شود که آن هم همت مقامات بلند پایه و دستگاه دیپلماسی ایران را می خواهد تا با گام های محکم تر، بازارهای جدیدتری را شناسایی کنند و فقط به همان بازارهایی که از قدیم خریدار هنر خراسان جنوبی با برند فرش مود و قهستان بوده اند اکتفا نشود زیرا رقبا و دیگر کشورها بیکار نمی نشینند و از هر غفلتی، بیشترین استفاده را می برند. دیگر این که ضرورت دارد بر اساس سلیقه مشتری؛ طرح، نقشه و اندازه فرش بافته شود نه این که به همان طرح و نقشه های قدیمی اکتفا شود.
موضوع حائز اهمیت دیگر این که همان طور که برخی از صنایع دستی استان در سبد خرید گردشگران قرار گرفته است، فرش های دست باف هم در اندازه هایی بافته شود که خریدار به لحاظ قیمتی قادر به خرید آن باشد و این که فضای زیادی را اشغال نکند.
هر چند در این سال ها بافت تابلو فرش رو به فزونی گذاشته اما لازم است به این موضوع نیز توجه شود تا از رکودی که بر بازار فرش حکمفرماست، کاسته شود.
ضرورت دارد بازنگری اساسی در هر آن چه به هنر فرش بر می گردد، انجام شود تا امید به بازگشت به دوران اقتدار دور از ذهن نباشد.